سلبریتی سازی با الاغ؛ سود میلیاردی پرورش الاغ!
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۵۸۵۷۴
همشهری نوشت: پرورش الاغ با درآمد سالانه ۴ میلیارد تومانی و حاشیه سود ۵۰ درصدی چیزی نیست که توجه جویندگان کار را آنهم در اقتصاد متورم و بسته ایران جلب نکند؛ اما آیا واقعیت همانی است که میگویند؟
از قدیم گفتهاند که هر کاری انجام دهی عاقبت به سودش میرسی؛ اما در اقتصاد، میزان سود رابطه مستقیمی با میزان کار، جنس سرمایه و رابطه عرضه و تقاضا دارد و هیچ کسبوکاری برای مدت طولانی نمیتواند در یک اقتصاد آزاد و رقابتی، خارج از این قواعد به سود غیرمتعارف برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
الاغها با نقش پررنگی که در کشاورزی و باربری سنتی داشتند، همواره یک عنصر لاینفک از زندگی مولد در ایران قدیم بودهاند و فوایدی که هماکنون برای پرورش این حیوان مطرح میشود نیز در طول تاریخ شناخته شده و دارای ارزش بوده است؛ ضمن اینکه در کنار همه فواید، الاغها در چند دهه قبل، حتی حرکت کردن این حیوان نیز بهواسطه حمل بار و اثاثیه، دارای ارزشافزوده بود!
اهمیت الاغ در زندگی قدیم بهقدری بود که در سال ۱۳۲۹، وقتی آمریکاییها برنامه اصل ۴ را برای اصلاح ساختار اقتصاد ایران و توسعه آن را با حکومت پهلوی امضا کردند، واردات الاغ از قبرس برای اصلاح نژاد الاغ در ایران نیز موردتوجه قرار گرفت و ۱۰۵ رأس الاغ از قبرس به ایران صادر شد. البته این اصلاحات بهواسطه تقلیدی بودن و مغایرت با مشخصات بومی کشاورزی ایرانی شکست خورد و فقط حکایت وارد کردن الاغ از قبرس برای ایران باقی ماند؛ اما اساس آن بر اهمیت الاغ در اقتصاد کشاورزی دلالت داشت.
اینکه در طول تاریخ ایران قدیم، موردی برجسته نشده که کشاورزان بهجای دامداری و زراعت، روی پرورش الاغ سرمایهگذاری کرده باشند، تا حدودی به حضور گسترده الاغ در جوامع و بینیاز موردی مردم به محصولات این حیوان است؛ چراکه سرانه استفاده از فرآوردههای مربوط به الاغ بسیار پایین است و این نیاز بهطورمعمول و با هزینه بسیار کم رفع شدنی است؛ اما در دوره مدرن که حتی نسل الاغ در بسیاری از روستای ایران نیز منقرض شده، فرصتی فراهم آمده تا برخی از کارآفرینان با پرورش الاغ، نیاز تجمیع شده مردم را پاسخگو باشند؛ اما ابداً این بازار بهقدری عمیق نیست که بتواند برای چندین سرمایهگذار، حاشیه سود بالا به ارمغان بیاورد.
اشباع بازار و آزموده شدن یک کسبوکار جدید در بازار، روی دیگر ماجرای کارآفرینیهای ظاهراً عجیب و قریب است که در مورد پرورش الاغ، مدتها پیش رخ داده است. اوایل دهه ۹۰ بود که یک بانوی کارآفرین یزدی بهعنوان نخستین پرورشدهنده الاغ در این استان موردتوجه رسانهها قرار گرفت؛ اما چند سال بعد که این بانوی کارآفرین از مشکلات حرفه خود و بهصرفه نبودن آن گلایه میکرد، ماجرا مانند روز اول در رسانهها داغ نشد؛ چراکه عنصر جذابیت و تازگی که در خبر اول مخاطب را جذب میکرد، دیگر وجود نداشت.
چند سال پیش، ویدئویی از یک کشاورزی که صاحب ۹۰ رأس الاغ بود، در فضای مجازی داغ شد. الاغهایی که در مراتع میچریدند و روزانه از شیر و عنبرنسارا، حدود یکمیلیون تومان درآمد نصیب کشاورزی میکردند؛ اما این تمام ماجرا نیست. به شیوهای که در مورد پرورش الاغ و درآمد سرشار آن صحبت میشود، اگر در مورد گاوداری یا دامپروری نیز حسابوکتاب شود، این کسبوکارها بهشدت سودآور به نظر خواهد رسید درحالیکه واقعیت ماجرا چیز دیگری است و حاشیه سود آنها گاهی به نقطه صفر متمایل میشود.
آنچه در ماجرای پرورش الاغ و کسب سود نجومی به نظر میرسد، تلاش برای سلبریتی ساز در حوزه کسبوکار است که میتواند آسیبهای بسیار بزرگی به همراه داشته باشد. اینگونه تبلیغات که در آنها بخش هزینهها بهکلی نادیده گرفته میشوند و بدون ارائه جدولی از داده و ستانده یا هزینه و فرصت، بهترین تصویر ممکن به مخاطب ارائه میشود، نظیر تبلیغ کسی است که خرید ارز مجازی را توصیه میکند و نمونههای بسیاری از سودهای نجومی را برای مخاطب روایت میکند، اما از بخش تاریک ماجرا که ورشکستگی و مالباختگی جامعه بزرگتری است، حرفی نمیزند.
سلبریتی سازی با الاغدر حقیقت، گاهی کسانی که در یک حوزه تبلیغ میکنند، لزوماً از مسیر فعالیت در آن حوزه به سود نمیرسند بلکه میتوانند با تمتع از کسانی که جذب آن حوزه میشوند به انتفاع مالی میرسند. این اتفاق پیشازاین هم در اقتصاد ایران رخ داده و در ماجرای «کرمهای ورمی کمپوست» که با تبلیغات سنگین تلویزیونی و رسانهای همراه بود به اوج خود رسید.
در مورد پرورش الاغ، اگر کسی بخواهد وارد عمل شود و بخواهد مانند میهمان برنامه میدان طعم حاشیه سود ۵۰ درصدی این کسبوکار را بچشد، باید چه کند؟ از قبرس خر وارد کند یا با ارتباط گرفتن با کارآفرین معرفی شده در رسانه ملی، ملزومات این کسبوکار و الاغهای موردنیاز را خریداری کند؟
حامد فرحبخش، روزنامهنگار و فعال حوزه کسبوکار بعد از داغ شدن پرورش الاغ در برنامه میدان، یادداشتی در فضای مجازی منتشر کرد و نگاهی عاقلانه به ماجرا، نسبت به اغراقآمیز و ناقص بودن تصویری ارائه شده از این کسبوکار واکنش نشان داد و مسائلی را مطرح کرد که میتواند ابعاد سلبریتی سازی در پرورش الاغ را باز کند.
واقعیت این است که وقتی در آشفتهبازار دام، باسابقهترین دامداران و گاوداریهای صنعتی و سنتی بدون تأمین نهادههای دولتی و خرید تضمینی محصولات نهایی بهسختی روی پا ایستادهاند و یکی بعد از دیگری ورشکست میشوند، موفقیت یک جوان دهه هشتادی در کسبوکار پرورش الاغ نمیتواند مستقیماً ناشی از سودآور بودن فروش محصولات این کسبوکار باشد؛ اما اگر در کنار پروش الاغ، بازاری برای فروش الاغهای مولد و ملزومات پرورش این حیوان به قیمت انحصاری فراهم شود، آنگاه سودسازی نجومی از جیب جوانهای در جستوجوی کار چندان سخت نخواهد بود.
تبلیغاتی ازایندست، آنهم در رسانه ملی و بدون ارائه یا بررسی صورتهای مالی و حتی گردش حساب کارآفرینان مدعی موفقیت، فقط منجر به جابجایی پول از جیب جویندگان کار به جیب سلبریتیهای کسبوکار خواهد بود و گرچه رؤیای سود میلیاردی را برای خریداران جدید الاغ محقق نمیکند؛ اما کسبوکار فروشنده الاغ را رونق میدهد.
فرحبخش با اشاره به پرونده کرمهای ورمی کمپوست که با تبلیغات بسیار در تلویزیون و رسانهها به کسبوکار با شیوع بسیار بالا در ایران تبدیل شده بود، مینویسد: این ماجرا، دهها هزار جوان جویای کار را جذب کرد و دستآخر در یک پرونده مرتبط با این موضوع، آقای شریفی و پسران ۴ هزار میلیارد تومان کلاهبرداری کردند و ۳۵ هزار شاکی بهجای گذاشتند.
این فقط یکی از نمونههای سلبریتی سازی در حوزه کسبوکار است که جامعه را برای سالهای متوالی درگیر مشکلات اجتماعی و امنیتی کرده و به آن میتوان سناریوهای پرورش عقرب، زالو، کفشدوزک، بزهای سانن، گوسفندان چندقلوزا و ... را هم اضافه کرد.
منبع: زیسان
کلیدواژه: سلبریتی سازی کسب وکار پرورش الاغ حاشیه سود الاغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۵۸۵۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت هالیوودی سلبریتیها در اعتراضات آمریکا
در حالی که اغلب دانشگاههای آمریکا درگیر اعتراضات در حمایت از فلسطین و محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی هستند و پلیس این کشور خشونت بیسابقهای علیه دانشجویان به کار میبرد، چهرههای سینمایی جهانی به شکل عجیبی نسبت به این موضوع سکوت پیشه کردهاند؛ دقیقا برعکس رویهای که درباره کشورهای دیگر در پیش میگیرند!
به گزارش ایسنا، حملات وحشیانه و گسترده نظامیان ارتش اسرائیل علیه مردم بیدفاع غزه، منجر به شهادت و مجروح شدن هزاران فلسطینی بیگناه شده و این جنایات کم سابقه زمینه را برای اعتراضات گسترده در بسیاری از دانشگاههای آمریکا و حتی اروپا فراهم کرده است، اعتراضاتی که با خشونت و سرکوب شدید تاکنون به بازداشت ۱۰۰۰ دانشجو انجامیده است.
اما موضوعی که بیش از هر چیز به چشم میآید، سکوت سلبریتیهای سینمای جهان و رسانههای فارسیزبان ضدایرانی در قبال این برخورد خشونت آمیز با دانشجویان معترض است؛ آن هم در شرایطی که آنها در نابسامانیهای مرتبط با کشورهای دیگر از جمله اعتراضات ۱۴۰۱ ایران، اظهارنظر را وظیفه و رسالت خود میدانستند؛ آن زمان علاوه بر رسانههای فارسیزبان، چهرههایی سینمایی مانند انجلینا جولی، ماریون کوتیار، فلورنس پیو، اورلاندو بلوم، شارلیز ترون، جنیفر انیستون، جنیفر گارنر و... درباره اعتراضات ایران واکنش نشان داده بودند.
به عنوان مثال، جی. کی. رولینگ، نویسنده مطرح بریتانیایی و خالق مجموعه «هری پاتر» که مخاطبان فراوانی دارد، با بازنشر ویدیویی از مسیح علینژاد که در آن زنان ایرانی در حال کوتاه کردن موهای خود بودند، نوشته بود: «شجاعت واقعی این شکلی است». یا انجلینا جولی، بازیگر مشهور آمریکایی در یک پست اینستاگرامی به «زنان شجاع، سرکش و نترس ایران زمین» ادای احترام کرد و خطاب به زنان ایرانی گفت: «شما را میبینیم». ژولیت بینوش با انتشار ویدئویی از قیچی کردن موی خود و بازیگرانی مانند ماریون کوتیار ویدیوهایی در حمایت از اعتراضات ایران منتشر کردند و «در همبستگی، برای حق آزادی برای زنان و مردان ایرانی» مطالبی را منتشر کرد.
اغلب سلبریتیهای سینمایی که بیواهمه در مورد مسائل داخلی سایر کشورها در صفحات اجتماعی خود در فضای مجازی اظهارنظر میکنند، در شرایطی موضع سکوت اتخاذ کردهاند که صدای مخالف دانشجویان آمریکایی توجهات را بیش از پیش به وضعیت جنگ در غزه جلب کرده و بحثهای گستردهای را در سیاست خارجی ایالات متحده در قبال اسرائیل ایجاد کرده است. با اینحال، انتشار ویدیوهایی از برخوردها و دستگیریهای خشن در محیطهای دانشگاهی امریکا توسط پلیس این کشور که تعدادی از آنها، اساتید و دانشجویان زن هستند، بازتابهای جهانی داشته اما تاکنون با واکنش خاصی از سوی این چهرهها مواجه نشده است.
همچنین رسانههای فارسی زبان نیز ترجیح دادهاند چشم خود را روی این اتفاق ببندند.
توضیح ویدئو: دستگیری یک استاد دانشگاه معترض در واشنگتن
اما این اعتراضها و خشونتهای زیاد پلیس آمریکا در محیط دانشگاهی علیه معترضان به اسرائیل، باعث شده است صدای کسانی که پیش از این با حمایتهای بیقید و شرط آمریکا از رژیم صهیونیستی مخالف بودند، بیش از پیش به گوش جامعه آمریکا برسد. معترضان در دانشگاههای آمریکا خواستار آتش بس در جنگ با فلسطین، خارج کردن سرمایههای دانشگاهی از شرکتهایی که با ارتش اسرائیل همکاری دارند و پایان کمکهای نظامی آمریکا به این رژیم هستند. در این میان، گرچه چهرههایی مانند «سوزان سراندون»، «جان کیوزاک» و «مارک روفالو» در واکنش به سرکوب اعتراضات دانشجویی توسط پلیس آمریکا پستهایی در صفحه اجتماعی ایکس (توئیتر) خود منتشر کردند، شمار زیادی از چهرههای معروف فعال در عرصه هنر و سرگرمی واکنش خاصی به این موضوع نداشتهاند که البته این موضوع را میتوان به وحشت آنها نسبت به عواقب احتمالی حمایت از فلسطین نسبت داد.
لازم به توضیح است که در مواردی، حمایت چهرههای سینمایی مطرح و به ویژه هالیوودی از فلسطین تبعاتی برای آنها داشته و حتی به کنار گذاشته شدن آنها از پروژهها انجامیده است؛ چرا که بخش قابل توجهی از سرمایههای هالیوود در اختیار کمپانیهایی با مالکان یهودی است و به نوعی ترس از وورد چهرهها به لیست سیاه هالیوود در مواردی مانع از اظهارنظر صریح سیاسی در حمایت از فلسطین شده است. به عنوان مثال «ملیسا باررا» بازیگر سری فیلمهای «جیغ» به دلیل محکوم کردن حمله اسرائیل به غزه و درخواست آتشبس از سری فیلمهای ترسناک «جیغ» کنار گذاشته شد و آژانس بازیگری که نماینده «سوزاندن سراندون» بازیگر برنده اسکار است هم پس از صحبتهای او در محکومیت حمله به غزه، به همکاری با این بازیگر پایان داد.
به بیانی دیگر، بر خلاف جنبشهای اخیر چون «Black Lives Matter» (زندگی سیاهپوسان اهمیت دارد) که در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ با اتحاد هالیوودی علیه سیاست حاکم ایالت متحده همراه بود اما درباره جنگ اسرائیل در غزه هالیوود دچار دودستگی شده است. در عین حال، در موضوع حمله اسرائیل به غزه که باز هم پای امریکا به شکل آشکار در درگیری مستقیم نبود، بسیاری از هنرمندان مانند «بردلی کوپر»، «آلفونسو کوارون»، «سلنا گومز»، «لوپیتا نیونگو»، «جنا اورتگا»، «واکین فینیکس»، «مارک روفالو» و «مارک رایلنس» از جمله بیش از ۲۶۰ نفری بودند که نامهای را امضا کردند که در آن از جو بایدن و کنگره خواستار آتشبس فوری در غزه شدند، اما برخی دیگر از سلبریتیهای هالیوودی همچنان به دلیل بیتفاوتی یا ترس از دست دادن جایگاه خود اظهارنظر خاصی در این باره نداشتهاند.
باید منتظر ماند و دید و رویکرد یک بام و دو هوای سلبریتیهای هالیوود در قبال اظهارنظر پیرامون مسائل جهانی تا چه زمانی ادامه دارد و آیا آنها قادر خواهند بود در مورد مسائل داخلی آمریکا نیز به همان صراحتی صحبت کنند که در مورد مسائل سایر کشورها اظهار نظر می کنند یا خیر؟
انتهای پیام